[RB@Blog_Title]

___________________________________________________________

پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناا میدی شاه را دشنام داد.

شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟

وزیر گفت: به جان شما دعا می کند. شاه اسیر را بخشید.

وزیر دیگری که در محضر شاه بود و با آن وزیر اول مخالفت داشت گفت: ای پادشاه آن اسیر به شما دشنام داد. 


پادشاه گفت: تو راست می گویی اما دروغ آن وزیر که جان انسانی را نجات می دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انسانی می شود.


                                      جز راست نباید گفت 

هر راست نشاید گفت

ادامه مطلب

نظرات ارسال شده

  • رضا

    خیلی عالی هست وبلاگتون مخصوصا دایتان های زیباتون.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی