🔻روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت
___________________________________________________________
پادشاهی قصد کشتن اسیری کرد. اسیر در آن حالت ناا میدی شاه را دشنام داد.
شاه به یکی از وزرای خود گفت: او چه می گوید؟
وزیر گفت: به جان شما دعا می کند. شاه اسیر را بخشید.
___________________________________________________________
در زمان های قدیم دختری از روی اسب می افتد و (لگنش) از جایش درمی‌رود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد، دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به باسنش بزند, هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر
"احترام برای کسانی است که لایقش هستند نه طالبش"
______________________________________________________________
🍁🍁🍁
#داستانک
در همدان، کسى مى‌خواست زیرزمین خانه‌اش را تعمیر کند.
در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد
"زندگی مارو کشت.. ______ موندم مرگ میخواد چیکارمون کنه"
______________________________________________________________
🔻مردی زیر باران از دهکده کوچکی می گذشت . خانه ای دید که داشت
می سوخت و مردی را دید که وسط شعله ها در اتاق نشیمن نشسته بود مسافر فریاد زد : هی، خانه ات آتش گرفته است! مرد جواب داد : میدانم!
✅دانستنیها✅
مغز داخل یک کیسه مایع قرار دارد که مانع از برخورد آن به جمجمه می شود. در صورت کم آبی، مغز به جمجمه برخورد و باعث سردرد می شود.
✅#دانستنیها✅
اسید معده کرکسها به قدری قوی است که حتی سخت ترین ویروس ها مانند سیاه زخم را هم هضم میکند .
(انسانها زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده)
