[RB@Blog_Title]

دانستنی 12


✅دانستنی✅


بهبود سنگ مثانه 


✨مصرف روزانه 3 فنجان آب انگور ( قرمز یا زرد)،در درمان سنگ کلیه و مثانه فوق العاده مفید است.

ادامه مطلب

#تنها_عشق_زندگیم

#قسمت_چهارم


♦️به این چیزا فکر می کردم که یه دفعه در کلاس وا شد و یه پسر بلند قد و خوش هیکل اومد تو بی اختیار نظر همه بهش جلب 

شد؛مخصوصا دخترا!یه سکوت عجیبی تو کلاس ایجاد شده بود.نمی دونم چه جوری بگم اما این پسر با همه ی پسرای دیگه فرق داشت!چشم و ابرو مشکی و با موهای سایه و پر پشت و بلند که معلوم بود قبل از اومدن فقط یه چنگ توشون زده.یه شلوار جین مشکی پوشیده بود با یه بلوزخیلی قشنگ مشکی.ابرو های پر و کشیده ای داشت و اسکلت صورتش 

خیلی خوش فرم بود.سبیل نداشت اما معلوم بود که یکی دو روز صورتش رو اصلاح نکرده.بر خلاف تمام پسرا که با لبخند وارد کلاس می شدند،اون خیلی سرد وارد کلاس شد و بدون اینکه حتی به یه دختر نگاه بکنه،اومد ردیف آخر کلاس و یه گوشه که کسی نبود رو یه صندلی نشست.با نشستن اون،یکی یکی،سر دخترا به بهانه های مختلفی برگشت عقب.اما ..

ادامه مطلب
  • نویسنده :
  • بازدید : [۴۷۶] مشاهده
______________________________________________________________
دانستنی 11


✅دانستنی✅

آیا میدانستید ...!!!

ماه با سرعت 3.78 کیلومتر در سال در حال دور شدن از ما است.
ادامه مطلب
______________________________________________________________
#تنها_عشق_زندگیم

#قسمت_سوم

♦️!بهش جواب دادیم وبا هم آشنا شدیم و دوست. خیلی راحت! با چندتا کلمه 
ژاله زود پرسید تو چطور هنوز نرسیده انَقدر سریع جا افتادی؟  
مهناز که داشت می رفت کتاباشو برداره با خنده گفت 
اینجا دانشگاهه دبیرستان که نیس! دیگه از خانم مدیر و خانم ناظم خبری نیس!شما هام راحت باشین و با دل راحت
هرچی سوال دارین از این پسرا بپرسین 
اینجوری اولین روز دانشگاه برای من شروع شد 
چهار تایی برگشتیم تو دانشکده و رفتیم سر کلاس و بغِل همدیگه نشستیم.کم کم بچه های دیگه م اومدن تو کلاس. پسر و 
دختر دخترا ، بعضیاشون لباسای ساده پوشیده بودن و خیلی معمولی. اما بعضیا با لباسای آنچنانی و دامن های کوتاه و 
آرایش کامل بودن.پسرام همینجور! از سر و وضع بعضیاشون می شد فهمید که درس خونن اما بیشترشون با شلوار جین و 
بلوزهای اسپرت و ادکلن زده و خالصه خیلی شیک می اومدن سر کلاس. بیشترشونم، تا وارد کلاس می شدن، همون دم در یه خرده صبر می کردن و یه نگاهی به دخترا می کردن و مثل اینکه یکی نظرشون رو بگیره ، صاف می رفتن و
ادامه مطلب